- محکوم له
- کسی که حکم به نفع او صادر شده، دادبرده
معنی محکوم له - جستجوی لغت در جدول جو
- محکوم له
- انیراخت برده کسی که حکم بسود او صادر شده. محمود الخصائل. آنکه دارای خصلتهای نیکو و پسندیده است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه در مورد آن حکم صادر شده
زمینه فرمان آنچه در مورد آن حکم صادر شده، موضوع در قضیه حمکمیه. توضیح در جمله جمشید ایستاده است. جمشید را محکوم علیه و ایستاده را محکوم به گویند
کسی که حکم به زیانش صادر شده
آنچه بدو نسبت داده شده باشد
ایراخته
مونث محکوم
سرمه کشیده